در عالم هستی قانون نانوشته ای وجود دارد به نام داد و ستد، ما در مسیر کنگره آموزش هایی میگیریم برای زندگی بهتر، بعد از یادگیری باید به دیگران یاد بدهیم مانند کمک راهنماها، خیلی از مشکلات ما این است که نمی بخشیم ولی دوست داریم به ما ببخشند احترام نمیگذاریم ولی دوست داریم به ما احترام گذاشته شود، محبت نمی کنیم دست کسی را نمی گیریم ولی از همه انتظار داریم. خودمان ادب نداریم ولی وقتی به ما بی ادبی شود ناراحت میشویم به همین خاطر در هستی هیچ چیز مجانی پیدا نمی شود و برای هر چیزی باید بهای آن را پرداخت کرد.
معمولاً افرادی که وارد کنگره می شود همه در ظاهر به خواست درمان وارد میشود وقتی مدتی از آمدنشان میگذرد این افراد به سه دسته تقسیم می شوند دسته اول خوب ها دسته دوم خنثی ها و دسته سوم بدها
دسته اول خدمتگذاران کنگره مانند کمک راهنماها، مرزبانها، ایجنت،و...
دسته دوم افرادی هستند که بود و نبودشان مهم نیست نه خدمت میکنند نه ضرر میرسانند
دسته سوم که بسیار اندک هستند شامل افرادی می شوند که اسیر خواسته های نفس خود چون به آگاهی وفهم نرسیده اند خواسته های نامعقول را به اجرا میگذارند.
در سه جلسه اول مشاوره وقتی به افراد میگویند که کنگره کاملاً رایگان است برداشت ما این است که باید در کنگره همه چیز مفت و مجانی باشد. اغلب انسانها در زندگی همیشه دنبال چیزهای مفت ومجانی هستند. ولی افرادی که برای خودشان و کارشان و آینده شان ارزش قائل هستند به این نتیجه میرسند که باد آورده را باد میبرد و مال مفتی وجود ندارد وحتما باید برای هر چیزی بهای آن را پرداخت کرد.
جواب دادن به این سوال که چرا به کنگره می آییم میتواند یک توان و حرکت و نوع حرکت برای مسافر باشد هر کس معمولا به سوالهایی که از آن شخص می شود بتواند جواب بهتری بدهد، می تواند حرکت بهتری داشته باشد.
ما اول برای درمان به کنگره می آییم ولی یاد میگیریم تنها درمان فایده ای ندارد و باید هنر زندگی کردن را در کنگره یاد بگیریم درمان شدن فقط یکی از آیتم های زندگی است.
مشکل یک مصرف کننده، مشکل مصرف موادش نیست، مشکل آن فرد زندگی خرابی است که بواسطه مصرف کردن مواد گرفتار آن شده است بطور مثال اگر در یک استخر شکافی به وجود آمده باشد هرچه قدر درون آن استخر آب بریزیم پر نمیشود چون شکاف باعث هدر رفتن آب می شود ما هم به کنگره می آییم تا با آموزش گرفتن شکاف های زندگی خود را ترمیم کنیم.
مواظب باشیم در اعمال و رفتارمان در کیسه زندگیمان (درون خودمان) چیزهای با ارزش و درستی بریزیم تا بتوانیم برداشت های درست داشته باشیم در کیسه زندگیمان چیزهای بی ارزشی مانند بخُل، حسادت، کینه، نفرت، انتقام، دشمنی نریزیم. بهترینها را در کیسه زندگیمان بریزیم تاحالمان خوب شود.
خداقوت خدمت کمک راهنمای محترم آقای جهانگیر