خانواده

خیلی از انسانها از زندگی که می کنند زیاد راضی و خرسند نیستند، راضی نیستند چرا چون در روابط شان دچار مشکل هستند معمولا هر انسانی بیشه و جایی که در آن جولان میدهد خانه اش است چون خانه راحت ترین و امن ترین جا برای هر فرد است که بعد از خستگی یک روز کاری به دید آسایش و آرامش به خانه باز میگردد اما وقتی محیط خانه نا امن بهم ریخته و متشنج باشد آن وقت باعث عذاب می شود.

اغلب افراد در خانه مشکلات زیادی دارند چون بلد نیستند که چطور باید در خانه رفتار کرد یا چگونه رفتار کرده اند که این نتیجه رفتار و اعمال آن‌ها است، هر وقت نیروهای بازدارنده سراغ انسان می آیند و جلوی آن را سد می‌کنند دو کار انجام میدهند اول حس انسان را آلوده میکنند و دوم خودشان را مخفی و پنهان نگه می دارند چون وقتی ما بفهمیم مشکل از کجاست برای درست کردنش تلاش می کنیم اما وقتی ندانیم مشکل از کدام قسمت است دچار دردسر میشویم مهم‌ترین کار پیدا کردن مشکل و ایراد است، ما به کنگره می آییم که مشکلات خود را پیدا کنیم ولی متاسفانه مشکل خانواده در اکثر انسان های مصرف کننده وجود دارند امکان ندارد کسی مصرف کننده باشد ولی خانواده آن فرد از مصرف کردنش خرسند و راضی باشند و لذت ببرند چون وقتی فردی معتاد شود همسرش هم شبهه معتاد می‌شود برای اینکه به قدری تخریب روی خانواده وارد کرده است که خانواده هم از نظر افکار و اندیشه به هم ریخته اند همانطور که در کنگره می‌گوییم سیستم ایکس از دو روش به هم میریزد ۱- با روش باسیم مصرف موادمخدر و ۲- با روش بیسیم افکار و اندیشه، به همین دلیل در خانواده معضلی به وجود می‌آید به نام " اختلاف فاز "یعنی احساس مسافر و همسفر یکی نیست پدر می‌خواهد محبت کند ولی چون یک کالبد منجمد است و اعتیاد باعث شده که یخ بزند و حس ها از بین رفته و آلوده شده است نمی تواند آن حس را سالم برقرار کند شاید همه کار کند ولی حسی وجود ندارد چون در تمام مدت زمانی که فرد معتاد است دو حالت بیشتر وجود نداشته است یا خمار بوده و یا نئشه است و در آسمان هفتم سیر میکند و خبری از زمین ندارد وقتی هم که خمار است حرف کسی را قبول نمی کند و تمام حواسش و فکر ذکرش این است که چطور خماریش را برطرف کند، به همین دلیل هیچ وقت در خانه با همسر خود هم صحبت نبوده و همزبانی و تفاوهم وجود نداشته است و اگر در موارد نادری با هم همکلام می‌شوند در همان چند دقیقه اول کار به مشاجره و اختلاف نظر می انجامد چون اختلاف فاز وجود دارد و نمی توانند همدیگر را بفهمند و درک کنند هر کسی حرف خودش را می‌زند چون نسبت به هم حس خوبی ندارند و به یکدیگر جذب نمی‌شوند و مکافات از اینجا شروع میشود که وقتی انسانی از انسانی احساس خوبی دریافت نکند جذب که نمیشود تازه دافعه به وجود میآید که باعث دوری از یکدیگر میشود سر یک سفره به فاصله یک متری هم نشسته اند ولی در حقیقت کیلومترها فاصله وجود دارد.

این اختلاف فاز به وجود آمد بیشترین تاثیر را روی میوه خانواده یعنی بچه می گذارد و به جای اینکه در کنار خانواده و در کنار پدر و مادر باشد چون اختلاف فاز است و محبت در کار نیست بچه شان می رود سر کوچه کنار دوستان ناباب می‌نشیند و حرفه‌ای ناشایست و کارهای غیر اخلاقی انجام می دهند مثل سیگار کشیدن و...بیرون از خانه گرسنگی و سرما را تحمل میکند ولی باز هم راضی نیست کنار پدر و مادر خود باشد چون در کنار آنها سختی بیشتری را متحمل میشود.

پدر و مادر در خانواده حکم ریشه را دارند ریشه درخت املاح را از خاک جذب می‌کند و به تنه ساقه و برگ می‌رساند وقتی ریشه از بین برود و نتواند املاح را جذب کند بعد از مدتی آن درخت از بین می رود کار مهم ریشه این است که درخت را در زمین محکم نگه میدارد استحکام یک خانواده به یمن حضور پدر و مادر است، پدر و مادری که بالای سر خانواده خود هستند آن خانواده محفوظ است و همیشه حفظ می‌شود اما اگر پدر یا مادر زندگی خود را ترک کنند و بروند آن خانواده و بچه ها از بین میروند

خیلی از افراد وقتی از خانواده محروم می‌شوند این محرومیت برایشان گران تمام می‌شود چون ناامید می شوند و همه چیز را ول می‌کنند اغلب انسان های مصرف کننده آدم‌های ناامیدی هستند و خودشان فکر میکنند کسی دوستشان ندارد و هیچ کس به حرفشان گوش نمی کنند و هیچ کس ارزشی برایشان قائل نیست تمام این موارد باعث نابودی بیشتر افراد مصرف کننده است

خیلی از بچه هایی که متاسفانه پدر یا مادرشان طلاق گرفته است بچه های بااراده ای بار آمده اند با ادب و کاری بزرگ شده اند چون بعضی وقتا محرومیت باعث رشد میشود این بچه‌ها یاد گرفته اند که بزرگ شوند و زندگی کنند ولی مانند پدر و مادر خود نشود

در صورتی که معمولا تمام بچه ها آرزو دارند کنار پدر و مادر خود باشند مخصوصاً اگر پدر و مادر خوبی داشته باشند چون بچه ها نیاز به نور پدر و مادر دارند وقتی پدر یا مادر اعتیاد دارند و نوری از خودشان ندارند بچه ها به جای اینکه با نور خورشید و در روز بزرگ شوند در شب و با نور مهتاب بزرگ می‌شوند و مانند گل شب بو می‌شوند و در روز هیچ خاصیتی ندارند

واقعا خیلی سخت است ما این چیزها را بفهمیم و در کنگره آموزش بگیریم ولی دوباره عین خیالمان نباشد و شروع به مصرف مواد کنیم دلمان می آید با دستان خودمان خانواده خودمان را از بین ببریم اگر تفاهم و محبت و عشق و ایمان را یاد بگیریم و با کلام ارتباط برقرار کنیم خیلی از مشکلات ما حل می شود.

ما باید به چنان تعادلی برسیم که بتوانیم یک رابطه، یک تعادل درست بین خانه، زندگی، کار و کنگره ایجاد کنیم خانه برای زندگی کردن کار برای معیشت و کنگره برای آموزش گرفتن اگر توانستیم تعادل برقرار کنیم آن وقت است که می توانیم رشد کنیم و شکوفایی خود و خانواده خود را نظاره کنیم ما باید قدر کنگره را بدانیم لطف و محبت خداوند که شامل حالمان شده را از یاد نبریم وانسان بی معرفت و فراموش کاری نباشیم آدم زرنگ از یک سوراخ نباید چند بار گزیده شود پس باید واقعاً درمان شویم تا دوباره گزیده نشویم وقتی هم که درمان شدیم اولین کارمان جبران تخریب از خانواده است که برای بعضی ها همسر و فرزند برای بعضی ها پدر و مادر خواهر یا برادر باشد بعد از درمان باید آن اختلاف فاز را از بین ببریم و تفاهم به وجود بیاوریم یعنی اول بفهمیم چرا مشکل به وجود آمده بعد از آن است که میتوانیم مشکلمان را حل کنیم و آن را رفع کنیم، اگر بتوانیم زمین خودمان را یک شخم خوب بزنیم و بتوانیم روی خودمان تزکیه و پالایش انجام دهیم می توانیم از کویر هم بهترین میوه ها را برداشت کنیم هرچقدر تاریکی‌ها را بیشتر تجربه کرده باشیم به همان اندازه صعودمان به سوی نور و روشنایی بیشتر است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.