کشتی های حمال

چیزی که در زندگی آدم‌ها خیلی مهم است و انسانها به آن اهمیت چندانی نمی دهند واز آن غافل هستند مسئله زمان است،زمان یکی از مهمترین ارکان زندگی هر انسانی است. زمان در زندگی ما مهم وتاثیر گذار است.بنابراین باید سعی کنیم از زمانی که پیش رو داریم بهترین استفاده را ببریم.یک زمانی آرزو می کردیم که زودتر بزرگ شویم و با بزرگترها نشت و برخاست کنیم اما زمان بسیار زود گذشت و ما از جوانی چیزی نفهمیدیم تا به میانسالی رسیدیم.افسوس که عمرمان به بطالت گذشت و در قبال آن چیزی به دست نیاوردیم، بنابراین باید قدر زمان و لحظات را بیشتر بدانیم.

خیلی‌ها فکر می‌کنند چون الان سفر اولی هستند، به خودشان می‌گویند که الان سفر اول هستیم هر چه شد، شد، هر کاری را بنا به میل خود انجام میدهند، ناز میکند دیر به جلسه می‌آیند، بد عمل می‌کنند، تازه دوست دارند که همه ناز شان را هم بکشند،و از همه انتظار هم دارند ولی این زمان و صبر برای دیگران یک اندازه ای دارد.

بعد از سفر اول است که ما تازه مثل یک انسان عادی هستیم که وابسته به هیچگونه موادمخدری نیست و باید زندگی جدیدی را شروع کنیم و باید با مشکلات مان روبرو شویم، درست مثل یک کشتی که از لنگرگاه حرکت می‌کند به سوی دریا وقتی آب های ساحل را طی می کند و به دریا می رسد تازه طوفان ها شروع می شود.

اگر در سفر اول نتوانیم به دانش و آگاهی مان اضافه کنیم مانند کشتی در وسط دریا، ما هم با مشکلات و طوفان‌های زندگی غرق می‌شویم.

با کلی سعی و تلاش به سفر دوم می‌رسیم وفکر میکنیم اگر به سفر دوم برسیم خبرهایی هست ولی هیچ خبری نیست آسمان همه جا آبی رنگ است، دوباره کار، تلاش و زندگی ولی این بار با ساختن ،نه انهدام ما یک عمر کارمان تخریب بوده ولی الان سفر می کنیم که زندگیمان را بسازیم.

در سفر دوم مشکلات زیادی سر راهمان است امکان دارد هر لحظه برایمان مشکلاتی به وجود بیاید که شکل رنگ و لباس جدیدی پوشیده اند، خاصیت تمام مشکلات این است که زندگی انسان را به چالش بکشند و انسان را ناامید کنند.

ولی ما باید یاد بگیریم که هیچ وقت از حرکت باز نایستیم و دست از تلاش برنداریم.

 سفر کردن در کنگره کاملا به درک و شعور انسان ربط دارد.

ما در سفر باید مقصد مان را مشخص کنیم و اگر این گونه نباشد مانند کشتی که در طوفان گیر افتاده راه خود را گم می‌کنیم و سرگردان می شویم و دور باطل می زنیم، کشتی که هدف خود را نداند باد موافق هم برایش معنا ندارد.

 راه رسیدن به خدا کمک به خلق خدا است اگر می‌خواهیم به خدا برسیم و حالمان خوب شود حتما باید راه را پیدا کنیم اول باید خودمان را پیدا کنیم تا بتوانیم به دیگران توجه کنیم،

خیلی وقت‌ها باورها و سنت‌های ما دست و پای ما را می‌گیرد یعنی ما حمال این صفات می‌شویم.

حمال به معنی حمل کننده است.

حمال به انسان های کم شعور در جامعه گفته می‌شود، به انسانهایی که آگاه به زمان و مکان خود نیستند.

ما به عنوان انسان کوهی از ضد ارزش ها را حمل می کنیم مانند دروغ، بدقولی و...

اولین شرط برای درمان این است که تکلیف خودمان را با خود مشخص کنیم و با راهنما با صداقت و روراستی رفتار کنیم اگر کسی با راهنما صداقت نداشته باشد در طول سفر دچار رنج و عذاب می شود.

یک مسافر خوب باید با اندیشه نو برای خود برنامه‌ریزی کنند، به امورات خود نظم بدهند یعنی به وظایف انسانی خود عمل کند، اخلاق ناپسند و رفتارهای ناشایست را از خود دور کند،و با فکر نو دنبال هدف های خود برود.

بالاترین مقام پیش خداوند برای افرادی است که به دیگران کمک می کنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.